TIRAXTUR

+ آردینی اوخو

آنام سن سن آذربايجان

بير اوشاغام، آنام ســـن ســــن(من يك بچه ام و مادرم تويي)


خسته اولسام، داوام سن سن(اگر مريض بشوم،دارويم تو هستي)


آغاج اولسام،هاوام ســــن سن(درخت باشم،هوا ونفسم تويي)


اورك ائــــويم سنســـيز تــــالان(خانه دلم بدون تو ويرانه هست)


آنا يوردوم، آذربايجان(سرزمين مادري ام ،آذربايجان)




جئيران اولسام ، سن داغيمسان(اگر آهو باشم،تو كوه مني)


بولبول اولسام،سن باغيمســــان(اگر بلبل باشم،تو باغ مني)


سونبول اولسام،تور-پاغيمـــــسان(اگر گندم باشو،تو خاك مني)


ســــرين سولار،سندن آخـــــان(اي جاييكه چشمه هاي سرد از تو روان ميشود)


آنا يوردوم آذربايجان(سرزمين مادري ام،آذربايجان)


آغ بـــــــولوتلار، يور قانيندي(ابرهاي سفيد،لحاف و روانداز تو است)


مـــــرد اوغوللار قوربانيـندي(فرز-ن-د-ا-ن مرد وعيار قربان تو است)


يول گورسدن ، قورآنينـــدي(و قرآني كه راه را نشان ميدهد)


دوشمن لري ، درده سالان(اي كسيكه دشمنان را به درد مي اندازي)


آنا يوردوم آذربايجان(سرزمين مادري ام،آذربايجان)


من آرازام ، ســن خزرسن(من آراز هستم(ارس)،تو خزر هستي)


آغيزلاردا، چوخ گـــــزرسـن(در زبانها وحرفها هميشه مي گردي)


هر آفت دن ، بر حذر سـن(از هر آفتي،به دور هستي)


قار-ياغيشلار ، سنه ياغان(بارانها و برفها ،براي تو مي بارد)


آنا يوردوم ، آذربايجان(سرزمين مادري ام،آذربايجان)


قول-قاناديم ، هوسيم سن(بال وپرم،هوسم)


يورولمايان ، نفسيم ســـن(نفس خستگي ناپذيرمن)


من اوره يم ، قفسيم سن(من دل هستم وتو قفسم)


منه داياق ، كومــك دوران(برمن تكيه داده اي و كمك مني)


آنا يوردوم ، آذربايجان(سرزمين مادري ام،آذربايجان)


من قوش اولسام ، سن پريم سن(اگر من پرنده باشم توبال من هستي)


زرگـــــر اولسام ، ســـن زريم سن(اگر طلا فورش باشم،طلاي مني)


عاشيق اولسام ، ديل بريم ســـن(اگر عاشق باشم،دلبرم تو هستي)


عاشيق لري ، ســــاي سيز اولان(آنكه عاشق هايش بيشمار هست)


آنا يوردوم ، آذربايجان(سرزمين مادري ام،آذربايجان)


گوزَللــــــرين ، گوزَلي ســـن(زيباي زيباترين هايي)


داد لي-دوزلـــو مزه لي سن(با مزه و با نمك و شيريني)


شاعيرين شعر ، غزلي سن(غزل و شعر شاعراني)


آدين سنـين ، ديلــــده قالان(اي كه اسمت در زبانها مي ماند)

+ آردینی اوخو

ياساق

 
طالعيمه سن باخ

دوشونجه لريم ياساق

دويغولاريم ياساق

كئچميشدن سوز آچماغيم ياساق

گله جكدن دانيشماغيم ياساق

آتا- بابامين آدين چكمه ييم ياساق!

بيليرسن؟

آنادان دوغولاندان بئله

اوزوم بيلمه يه بيلمه يه

ديل آچيب دانيشديغيم ديلده دانيشماغيمدا ياساق ايميش، ياساق.

+ آردینی اوخو

جمعيت آذري ها در ايران

جمعيت تركان ايران چقدر است؟
بر اساس اطلاعات منبع زبان شناسي SIL  تركيب جمعيتي ايران در سال 1998 به صورت زير بوده است:
جمعيت كل ايران بر اساس آمار دولتي 65,758,000
متكلمين زبان تركي آذربايجاني23,500,000
قشقاييها (تركي آذربايجاني)1,500,000
متكلمين تركي خراساني ( نزديك به تركي آذربايجاني)400,000
متكلمين زبان تركي تركمني 2,000,000

متكلمين زبان فارسي* 22,000,000
متكلمين زبان لري* 4,280,000
متكلمين زبان كردي و كرمانجي* 3,450,000
متكلمين زبان گيلكي* 3,265,000
متكلمين زبان مازندراني* 3,265,000
متكلمين زبان عربي 1,400,000
متكلمين زبان بلوچي* 856,000
متكلمين زبان تالشي و تاكستاني* 332,000
متكلمين زبان ارمني 170,800
بقيه زبانها 700,000
متاسفانه تاكنون سرشماري رسمي و درستي براي تعيين تركيب جمعيتي ايران صورت نگرفته و آمارهاي موجود اكثراً مغرضانه و در جهت كم نشان دادن جمعيت ملتهاي غير فارس در ايران بوده است. بر اساس آمار تقريبي فوق جمعيت تركان آذربايجاني بدون در نظر گرفتن تركان تركمني 25،400،000 نفر (62/38% جمعيت ايران) بوده واكثريت نسبي اين كشور را تشكيل مي دهند كه اين رقم را تا 30 ميليون نفر نيز تخمين زده اند. جمعيت فارس زبانها نيز 22 ميليون نفر مي باشد. بر اساس اين آمار جمعيت تركهاي ايران حدود27،400،000 نفر مي باشد و كل متكلمين زبانهاي خانواده ايراني (نه لهجه ها يا گويشهاي فارسي! كه با علامت * مشخص شده است) 37،500،000 مي باشد. پس ايران نه فقط سرزمين ملت فارس بلكه سرزمين ملتهاي مختلف ترك و كرد و عرب وفارس و بلوچ و عرب و … است. لازم به ذكر است كه حدود 8 ميليون ترك آذربايجاني در جمهوري آذربايجان، بيش از 500،000 نفر در تركيه وحدود يك ميليون نفر در عراق (عمدتا شهر كركوك و اطراف آن) زندگي مي كنند. تركان آذربايجاني در شهرهاي مختلف ايران و به خصوص استانهاي آذربايجانشرقي ، آذربايجانغربي، اردبيل، زنجان، همدان، قزوين، تهران و مركزي و بخشهائى از استانهاى گيلان، كردستان و كرمانشاهان زندگي مي كنند. بخش عمده ملت ترك در جنوب ايران دراستانهاى فارس، اصفهان، بوشهر، كرمان، چهار محال و بختيارى و استانهاى مجاور و عمده ملت ترك در شمال شرق ايران در استانهاى خراسان شمالى، خراسان رضوى، گلستان و مازندران ساكنند. بعد نيست بدانيم كه كشور ايران از بابت جمعيت تركها بعد از تركيه در رتبه دوم قرار دارد و تهران نيز بعد از استانبول دومين شهري است كه بيشترين جمعيت ترك را در خود جاي داده است.
تاريخ تركان آذربايجان و ايران
دو ديدگاه عمده در مورد تاريخ تركان ايران وجود دارد كه اصولاً با هم تناقضي نيز ندارند:
نظريه اول : سرزمين اصلي تركان آسياي ميانه مناطق بين كوههاي اورال و آلتاي بوده است كه اولين مهاجرت تركها به آذربايجان در قرن هفتم قبل از ميلاد همراه با اقوام ايسكيت- سكاها صورت گرفت. مهاجرتهاي بعدي در قرنهاي چهارم و پنجم ميلادي با آمدن هونها اتفاق افتاده است. تركان قديم بلغار، خزر، آغاجري ، كنگر، بارسيل، آوار و سابيرها كه بعضي به اروپاي شرقي هم مهاجرت كرده اند، به آذربايجان آمده و در اينجا سكونت نمودند. در زمان انوشيروان (كه خود از طرف مادرى فرزند شاهزاده آغ هونها-هپتاليتهاى زرد پوست بود نيز عده اي از اقوام ترك در آذربايجان اسكان داده شدند. از قرن هفتم ميلادي عده اي از قبايل اوْغوُز ابتدا به خراسان و از آنجا به آذربايجان كوچ كردند. در قرن دهم ميلادي عده اي از تركان خزر بعد از مغلوب شدن به روسهاي كيف به آذربايجان آمدند. از اواخر قرن نهم ميلادي به بعد از آسياي ميانه قبايل پچه- نك، اوغوز و قبچاق ازمسير شمال درياي خزر به غرب كوچ كردند و عده اي از آنها هم به آذربايجان آمدند. مهاجرت انبوه تركان به ايران ، خصوصاً به آذربايجان در زمان سلاجقه انجام گرفت. با حمله مغولها نيز تعدادي از اقوام ترك به صورت قسمتي از سپاهيان مغول به ايران مهاجرت كردند.
نظريه دوم  : بر اساس اين نظريه تركان در ايران تاريخي هفت هزار ساله دارند و زبان تركي از نظر زبان شناسي ادامه زبانهاي مادر سومري و ايلامي است. زبانهاي ايلامي و سومري همانند زبانهاي تركي جزء زبانهاي التصاقي است ( در اين مورد توضيح داده خواهد شد) و بين زبانهاي سومري –ايلامي و تركي اشتراكات لغوي نيز وجود دارد. تمدن ايلام در جنوب غرب ايران كه با تهاجم هخامنشيان به ايران برچيده شد يكي از متمدن ترين تمدن هاي ايران از 3000 سال قبل از ميلاد بوده است. حكومت هخامنشيان نيز برروي ويرانه هاي اين تمدن نهاده شد و حتي دربار هخامنشي كه در ابتدا از خود خط و نوشتاري نداشت از خط و زبان ايلامي استفاده مي كرد. سومريها نيز از 5000 سال قبل از ميلاد تا سال2000 قبل از ميلاد كه توسط آشوريها و بابليها نابود شدند شايد اولين تمدن دنيا را در بين النهرين در عراق فعلي تاسيس كرده بودند. سومريها اولين مبدعين خط و قانون محسوب مي شوند. بر اساس اين نظريه ريشه تركان ايران را مي توان در عبور اقوام سومري و ايلامي ازمنطقه آذربايجان و سكونت احتمالي در اين منطقه و ديگر مناطق ايران و سكونت ديگر اقوام التصاقي زبان (غيرهند و ايرانى زبان) نظير هوريها ، آراتتاها، كاسسي ها ، قوتتي ها، لولوبي ها ، اورارتو ها، ايشغوزها ، ماننا ها‌، گيلزان ها و كاسپي ها در منطقه آذربايجان و ايران جست.
البته احتمال اينكه فقط مهاجرتهاي مؤخر طبق نظريه اول از ناحيه آسياي ميانه به ناحيه آبادتر و احتمالا پرجمعيت تر آذربايجان موفق به تغيير بافت منطقه آذربايجان شده باشد، كم بوده و تركيبي از هردو نظريه محتمل تر است. يعني اجداد تركان اولين مهاجرين يا اولين ساكنين منطقه بودند كه با آمدن ديگر اقوام ترك ، زبان و فرهنگ آنها تكوين يافته است.

+ آردینی اوخو

سدديلري سندرن اورمو گولون دولدورون

اورمي گلي (درياچه اورميه)                                             URMU LAKE

زماني كه خداوند جهان را آفريد ،تصميم گرفت تا در اين ميان سرزميني با انسان هاي باشرف ،غيور،آزاده و با لياقت خلق كند كه از ساير ممالك متمايز بوده و ارزش زندگي را بدانند.خداوند اين سرزمين را آذربايجان ناميد.(متاسفانه اين مملكت بر اثر بي لياقتي پادشاهان ايراني به دو آذربايجان شمالي وجنوبي تقسيم شد ودرايران به دو آذربايجان غربي و شرقي تقسيم بندي شد)درميان اين سرزمين نگيني به نام اورمي گلي(درياچه اورميه)خلق كرد كه آذربايجان را از ساير مناطق برتر مي كرد.

اورمي گلي در شرق استان آذربايجان غربي ودر وسط دو آذربايجان شرقي وغربي واقع شده است(البته لازم به ذكر است كه در ميان آذري ها شرق و غرب وشمال ويا مرزي وجود نداشته وهمگي برادرتني بوده و افتخارمان اين است كه آذري هستيم ).اين درياچه بزرگترين درياچه ي ايران است وآب اين درياچه از لحاظ شوري ،درجايگاه دوم دنياست.

اورمي گلي داراي وسعت زيادي بوده و120جزيره دارد.اين مناطق بسيار زيبا هستندو محل زندگي بسياري ازموجودات بي نظير از قبيل آرتميا اورميانا(كه درجهان فقط در اين درياچه يافت مي شود)،انواع بزكوهي،برخي نوع ماهي ها ،انواع پرندگان (مانند فلامينگوي روسي) ويوزپلنگ مي باشد.اين مناطق ،مناطق توريستي هستند واز طبيعت فوق العاده اي برخوردارند.لجن اين درياچه براي افرادي كه درد كمر،پا ويا عضلاني ويا بيماري هاي پوستي دارند ،بسيار مفيد است.اين درياچه از نظر اقتصادي ،بزرگترين منبع توليد نمك در ايران محسوب مي گردد.

تنها جزيره ي مسكوني اين درياچه ،جزيره ي شاهي (جزيره اسلامي ) مي باشد(كه شامل شش روستا به نام هاي:قپچاق،سراي،گميچي،آق گنبد،بوراچالووتيمورلو مي باشد) كه محل زندگي 9-10هزار نفرمي باشد و تارخچه آن به هفت هزار سال پيش بر مي گردد(لازم به ذكر است كه افراد اين جزيره در زمان هاي خيلي دور در كشور افراد آزاده وفهميده اي بودند كه درمقابل شاهان بي لياقت دست به شورش زدند. وچون اين افراد از اعتبار و ارزش زيادي در ميان مردم برخوردار بودند و اصالتي كاملا" ترك وآذربايجاني داشتند ،پادشاه نتوانست اين مردم غيور را نابود كند و مجبور به تبعيد آن ها به اين جزيره  دست نيافتني شد).دراين جزيره  افراد مشهوري زندگي مي كردند و قلعه هاي زيادي توسط اين افراد احداث گرديده است.

جزيره ي شاهي چند ساليست كه به دليل خشك شدن اورمي گلي (دراثر بي توجهي وبي ... مسئولان) اكنون شبه جزيره هم نيست چه  برسد به جزيره !!! كارشناسان دليل خشك شدن آب اين درياچه را ايجاد سدهاي زياد توسط دولت محترم در جلوي همه ي رود هايي بزرگ(نظير آجي چاي) كه به اين دريلچه مي ريزند،اعلام كرده اند وهم چنين اعلام كرده اند در سال هايي نه چندان دور (حدودا" ده سال بعد) اين درياچه به يكي از بيابان هاي بزرگ نمك درجهان تبديل خواهد شد(يعني احداث پل اورميه كاري بيهوده از طرف دولت مي باشد چرا كه قبل از اينكه كار پل تمام شود ،اين درياچه بياباني بيش نيست) كه اثرات آن علاوه بر آذربايجان به كشورهاي اروپايي نيز خواهد رسيد. مي توان گفت مرگ نكين آذربايجان مساوي است با مرگ آذربايجان.

ساكنان اطراف اورمي گلي به شدت با كمبود آب دست و پنجه نرم مي كنند وچاه هايي هم كه حفر مي كنند در سي متري به آب مي رسد كه با به آب نرسيدن هيچ تفاوتي ندارد ،زيرا آب شوراست و از آن نه مي توان نوشيدونه كشاورزي كرد. باغات ومزارع اين مناطق (به خصوص جزيره شاهي)در عرض پنج سال به بيابان شاهي تبديل خواهد شد.حيات وحش اين مناطق نيز به تدريج درحال نابودي است ونمك همه جا را در برگرفته است.ساكنان اين مناطق به تدريج درحال كوچ مي باشند كه تا به حال پنجاه درصد آنان در شهرهايي غريب با مشقت زندگي مي كنند.

دوستان عزيز من يكي از ساكنان جزيره شاهي(جزيره اسلامي)هستم واين وبلاگ من مي باشد ومي توانم هر گونه اطلاعات در مورد اين درياچه و مناطق را در خدمتتان قرار دهم.من اكنون بيست ساله هستم وبه خوبي يادمه كه در حدود 15سال پيش اگر كسي كنار دريا (5متري دريا)چوبي را 30سانتي متر داخل زمين فرومي كرد ،آب شيرين 10سانت به بيرون فواره ميكرد(شايد باورش كمي سخت باشد ولي اگر زير ده شما دريا باشد وشما چشمه هاي جوشان آب شيرين را داشته باشيد،آب شيرين نمي تواند به عمق زياد زمين نفوذ كند ودرنتيجه درنزديكي هاي سطح زمين در انتظار اعمال كمترين نيرو مي باشد).جزيره ي شاهي 25سال پيش هيچ راهي نداشت و مردم توسط كشتي تردد مي كردندولي الان چي،الان توسط يك وسيله نقليه مي توان با سرعت 60كيلومتر درساعت ،هفت ساعت راه پيمود تا به آب رسيد.خوب است بدانيد كه آب فقط در نزديكي هاي همان پل در حال احداث وجود دارد.

اكنون اميد درياچه ي اورميه به همه ي آذري هاي غيور است تابتوانند راه حلي براي دوباره زنده شدن آن بيابند.اين درياچه سالياني نه چندان دور ،در حال مشاهده ي رودهايي بود كه هرقطره اش براي رسيدن به آن لحظه شماري مي كرد ولي حالا درمقابل خود سدهايي بزرگ ساخته شده توسط افراد سنگدل را مي بيند كه شريان حياتي آن را نابود ساخته اند.چشم هاي اين درياچه در راه اولين رودي است كه بتواند سد را بشكند ودست به دست آن بدهد.

جاي سوال است كه آيا مسئولان اين مملكت تا به حال اين صحنه ها را ديده اند؟آيا دولت ميداند آذربايجان در حال نابوديست يا كه نه اين يكي از برنامه هاي آتي دولت مي باشد؟آيا صاحبان اين مملكت تا به حال با يكي ازساكنين اطراف درياچه ديداري 1دقيقه اي داشته اند؟آيا مسئولان مي دانند مردم اين منطقه چطوري امرار معاش مي كنند؟آيا اين منطقه براي ايران ،كشف شده است؟آيا چنين صحنه اي را مي توان در مناطق فارس نشين يافت؟دولت قول ريختن آبي معادل 8ميليارد مترمكعب را در سال2011راداده بود ،پس اين آب چي شد؟گفته ميشد از رود ارس آبي در راه است ،اگر كسي از اقدامات اوليه ي اين طرح خبري دارد لطفا" به ما هم اطلاع دهد؟آيا مي توان گفت كه فرد 5ساله ميتواند در طول عمر خود ،آب دريا را در دست بگيرد؟آيا بار ديگر مي توان شاهد پرواز فلامينگوي روسي اطراف درياچه باشيم؟

اورمو  گلي سس لنير                  سوسوزام هاراي هاراي...

دوستان عزيز من در ادامه ي مطلب تصاويري براي مشاهده ي شما گداشتم كه بيانات منو كاملا" ثابت مي كنه:

 

+ آردینی اوخو

اورمو گولي زاريلليري

اورمو گولي زاريلليري باخانلارا بللي دير
حياتين نان ال اوزوري باخانلارا بللي دير
بيري دئيير ياغين آزدي بولوت پاخيل اولوب دي
بيري دئيير باغ باخچالار وارليقي ، بوني بئله ائديب دي
بيري دئيير سد وورولوب سد لر بئله ساليب دي
باغلي آغيز نمنه دئسين سوزي دالغا تاپانمير
قولاق آسان سوزلرينه بير توپلوما چاتانمير
مللت هاممي قولاق آسير بير دانيشان اولانمير
بير كيمسه يوخ دئيه قم دا ياغين ليق دا آز اولار
آمما باخين نئجه اونا آرتيق سد لر باغلانار
اوننان سونرا دز آرخين نن نئجه آخيم آخينار
اوزون اوزون تونلي نن قم دا اونا باغلانار
بيري دئمير كه دوغان چاي ( زاينده رود) آييري يئره باغلانيب
كارون سويو گليب اوني اصفهاندا وارلاديب
بيرده باخين كارون نئجه گليب اورا اوزانيب
اورمو گولي سن قاليب سان اوزگه لرين الينده
جان يانديرماز اوزگه بئله گليب سني دئيريلده
پيس پاي چي ليق سينان لارين احواليندا اولاندي
سينان لارين حاللاري دا ائله بئله قالاندي

+ آردینی اوخو